English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (8202 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
indirect control U کنترل غیرمستقیم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
indirect control system U سیستم کنترل غیرمستقیم
Other Matches
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
circuitous U غیرمستقیم
indirect U غیرمستقیم
out of straight U غیرمستقیم
elenctic U غیرمستقیم
backstairs U غیرمستقیم
circuity U غیرمستقیم
roundabouts U غیرمستقیم
roundabout U غیرمستقیم
indirect cost U هزینه غیرمستقیم
indirect proof U برهان غیرمستقیم
on costs U هزینههای غیرمستقیم
indirect taxation U مالیات غیرمستقیم
indirect operation U عملکرد غیرمستقیم
indirect materials U مواد غیرمستقیم
indirectly U بطور غیرمستقیم
consequential damages U خسارت غیرمستقیم
mitosis U تسقیم غیرمستقیم
indirect measurement U سنجش غیرمستقیم
transitive U رابطه غیرمستقیم
indirect expenses U مخارج غیرمستقیم
excise duties U مالیات غیرمستقیم
mediately U بطور غیرمستقیم
indirect wave U موج غیرمستقیم
indirect suggestion U تلقین غیرمستقیم
indirect loading U بارگذاری غیرمستقیم
indirect laying U اتش غیرمستقیم
indirect lighting U روشنایی غیرمستقیم
at second hand U بطور غیرمستقیم
spot pass U پاس غیرمستقیم
oblique question U پرسش غیرمستقیم
indirect labour U کار غیرمستقیم
indirect question U پرسش غیرمستقیم
insinuation U دخول غیرمستقیم
indirect knowledge U معرفت غیرمستقیم
indirect induction heating U گرمایش القایی غیرمستقیم
direct lighting U روشن سازی غیرمستقیم
indirect labour U هزینه دستمزد غیرمستقیم
indirect transition U عبور یا انتقال غیرمستقیم
indirect addressing U نشان دهی غیرمستقیم
sinuous U غیرمستقیم گمراه کننده
indirect resistance furnace U کوره مقاومتی غیرمستقیم
indirect free kick U ضربه ازاد غیرمستقیم
indirect release U قطع کننده غیرمستقیم
indirect light distribution U پخش نور غیرمستقیم
indirect quotable U نقل قول غیرمستقیم
image arc furnace U کوره قوس نوری غیرمستقیم
bricole U ضربه غیرمستقیم توپ یا گوی
karyokinesis U تقسیم غیرمستقیم هسته سلول
predicatively U بطور غیرمستقیم در خبر جمله
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
to over hear any one U سخنان کسی را بطور غیرمستقیم یا بدون میل اوشنیدن
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control U کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet U صفحه کنترل چارت کنترل
control statement U حکم کنترل دستور کنترل
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick U سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation U مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
subroutine U تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
control officer U افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
remote control U کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
climb mode U روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
excise U مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
quality control tests U ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody U مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
controlled net U شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
fire control U کنترل کردن اتش کنترل اتش
periodic stock check U کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
production overheads U هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
control code U کد کنترل
line control U کنترل خط
control U کنترل
controlling U کنترل
check-up U کنترل
check-ups U کنترل
rein U کنترل
controls U کنترل
minor control U کنترل کم
bridles U کنترل کردن
control area U منطقه کنترل
full command U کنترل کامل
frame U کنترل هایی
frequency check U کنترل فرکانس
frequency control U کنترل فرکانس
bridle U کنترل کردن
bridling U کنترل کردن
bridled U کنترل کردن
image control U کنترل تصویر
controlling U کنترل بازبینی
ignition control U کنترل احتراق
controls U کنترل کردن
control wheel U صفحه کنترل
control U کنترل بازبینی
controls U کنترل بازبینی
control U کنترل کردن
hydraulic tracer control U کنترل پیستونی
hoo heap U کنترل نفس
ground control U کنترل زمینی
contract control U کنترل تغایر
contract control U کنترل دینامیکی
grid control U کنترل شبکه
government control U کنترل دولتی
governing mode U روش کنترل
controlling U کنترل کردن
ctrl U کلید کنترل
control lever U اهرم کنترل
control logic U منطق کنترل
control markings U علایم کنترل
control memory U حافظه کنترل
controllable U قابل کنترل
controllability U قابلیت کنترل
control mode U باب کنترل
control word U کلمه کنترل
control language U زبان کنترل
relay U یچ کنترل الکترومغناطیسی
check-up U کنترل کردن
check-ups U کنترل کردن
cpu U واحد کنترل
control key U کلید کنترل
cortical control U کنترل مغزی
relays U یچ کنترل الکترومغناطیسی
relayed U یچ کنترل الکترومغناطیسی
takeover U اعمال کنترل
takeovers U اعمال کنترل
control of resources U کنترل منابع
control unit U واحد کنترل
control section U بخش کنترل
control rod U میله کنترل
control register U ثبات کنترل
control program U برنامه کنترل
control procedure U رویه کنترل
control port U درگاه کنترل
control panel U صفحه کنترل
control pannel U پانل کنترل
control pannel U تابلوی کنترل
control section U قسمت کنترل
control sequence U ترتیب کنترل
control system U سیستم کنترل
control surface U سطح کنترل
control structure U ساخت کنترل
control store U انباره کنترل
control panel U تابلوی کنترل
control station U ایستگاه کنترل
control slide U غلتگاه کنترل
control slide U کشوی کنترل
control signal U علامت کنترل
control sheet U برگ کنترل
field control U کنترل میدان
cu U واحد کنترل
forms control U کنترل فرم ها
control cable U کابل کنترل
fire control U کنترل اتش
control card U کارت کنترل
fighter control U کنترل شکاریها
control cards U کارتهای کنترل
external control U کنترل خارجی
experimental control U کنترل ازمایشی
exchange control U کنترل ارزی
exchange control U کنترل ارز
control bus U مسیر کنترل
fiscal control U کنترل مالی
control block U کنده کنترل
remote control U کنترل از دور
Recent search history Forum search
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
1معنی lead lag compensator
1i was rebelling now
2Rowdy
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com